سکوتم از رضایت نیست ...

آنقدر آرزوهایم را به گور بردم که دیگه جایی برای جسدم نیست

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 59
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1







درد میکشم ...

 

مــــــــــــــــــن ...

نقاش نیستم

ولــــــــی ،

لحظه های بی تو بودن را

درد می کشـــــــــم ...!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

حسرت ...

 

حســــرت ،
یعنی خواستن تـــــــو

كه داشتن نمی شود
هیـــچوقـــــــــت
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خسته ام ...

 

باید خودم را ببرم خانه ،
باید ببرم صورتش را بشویم ،
ببرم دراز بکشد ،
دل‌ داری‌اش بدهم که فکر نکند ،
بگویم که می‌گذرد که غصه نخورد ،
باید خودم را ببرم بخوابد ،
"من" خسته است !

 

نويسنده: ساغر تاريخ: چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

وای از آن زمان ...

 

وای از نـیمـه شبـی

کـه بیـدار شـوم

تـو را بـخواهـمــ

و خـودم را در آغـوش دیـگری بیـابـــم
...!

 

  

نويسنده: ساغر تاريخ: چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سیگار ...

 

سيگار كه نميكشم

هوس و بوي سيگار در سرم غوغا ميكند

سيگار كه ميكشم

بوي تو در سرم ميپيچد ...

آخر همه جا به تو مي رسم !

با اينكه ميدانم ديگر هيچ گاه به تو نميرسم ...

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

...

 

وقتے هــــــمه رو شبیـــــــه اون میبیــــــنے یعنــــــے عـــاشــــــــــــــــــــــقے

 وقتے اونـــــو شبیـــــههمـــــه میبینـــــےیعنـــــے تنــــهایــــــــــــــــــــــــــے

 Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مواظب باشید ...

 

آنقدر مرا سرد کرد

از خودش .... از عشق

که حالا بجای دل بستن یخ بسته ام .....

آهای ! ! ! ! !

روی احساسم پانگذارید ... لیز میخورید !

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عادت کرده ام ...

 

من به نبودنهایت عادت کرده ام ،

روزی اگر باشی ،
 
دلم یکه می خورد
!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

به خودت بیا ...

 

... بسیار خب !
اصلا حق با تو ...
من به تو نمیام ...
ولی تو به خودت بیا ....

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

...

 

طرف چپ پیراهن هایم

مدتی است تیر می کشد

چه پیراهن های عجیبی

حتی وقتی تنم نیستند

طرف چپ سینه ام درد می کند
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

به خودم بدهکارم ...

 

بعد از تو باید بنشینم روبروی اینه
بدون ترس به خودم زل بزنم
....
چشم در چشم خودم که میشوم
میفهمم خیلی چیزها به خودم بدهکار شده ام
غروری که از دست رفت
عمری که گذشت
خنده هایی که دیگر به روی لبهایم ننشست
...
در یک جمله بگویم و خلاص
من زندگی کردن را به خودم بدهکارم
زندگی کردن را
...

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سردمه ...

 

سردم است ؛

و دیگر

 دوستت دارمِ  تو هم

گرمَم نمی کند
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

لعنت ...

 

لعنت .....
لعنت به خیابانی که گربه
در آن جفت گیری
میکند
...

اما ...
گرفتن دستان تو حرام
است
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عزیزم دلم ...

 

چقدر خوب است ...

که اینهمه آدم ...

همنام تو اند ...!

حالا هرکسی، هر کجا ...

عزیز دلش را صدا کند !

من ناخواسته ...

به یاد  تو  می افتم
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

حس بدیست ...

 

چه حس بدیست ؛
با تمام احساست به دیدن کسی بروی ،
که خودش را آماده کرده تا به تو بگوید :
هیچ وقت با تو نخواهم بود ...
!!!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

...

 

دیوار
دردَش گرفته بود
وقتی به او تکیه داده بودَم وُ به تو
فکر می کردَم
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بزرگ ترین خطای من ...

 

بزرگترين خطايم اين بود که :
فکر مي کردم ،
تو ...
براي هميشه
صبــــوری
... !!!

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

چه تفاهمی ...

 

چه تفاهمی ...
هر دو فراموشی گرفتیم ...!
هر دو باختیم ...!
و هر دو خوشحالیم ...!
تو مرا فراموش کردی ...
من خودم را ...
تو مرا باختی ...
من ارزشم را ...
تو برای پیروزیت خوشحالی ...
من برای تو
......

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

...

 

در باز شد ...
حتما باد شوخیش گرفته ...
مسخره !
ادای آمدنت را در می آورد
!!!!

 

 

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بگـــــو ...

 

انگار که سالهاست رفته ای ...

از بهار بگو از تابستانی که رفتی ...

تا من هم از زمستانی برايت بگويم ...
 
که نشست بر موهايم و نرفت
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عجایب عشق ...

 

از عجایب عشق این است :

تنها همان آغوشی آرامت میکند ، که دلت را به درد می آورد
. . .

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بعضی وقت ها ...

 

بعضی وقــــت ها یـکی طوری میسوزونتت کــه هزار نفــر نمیتونن خـاموشت کنن . . .
بعضی وقـت هـا یکی طوری خاموشت میــکـنـه که هـزار نفر نمیتونن روشنتــــــــ كنــن
. . .

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

دلم ...

 

خریدار ندارد ...
دلی کـــه برایت " لک " زدہ است
!.!.!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

ساقی ...

 

فکــــر کــــردی فقـــط الکل مستـــی میاره ...!؟
خاطراتتــــ ســاقـــی اند
...!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بعضی زخم ها ...

 

بعضي ضربه ها نمي بـُــره ،
زخم نمي کنه ،
حتي خراش هم نمي ندازه ،
فقط دردت مياد اونقد که نفست بند مياد
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عشق ...

 

به زندگی ام پوزخند نزن !
اين بنده ی حقير
روزی كسی را داشت
كه با تمامِ وجود صدايم می كرد :
« عشق »....!!!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: سه شنبه 20 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بن بست

 

میـدونیـ بنـ بستــ زنـدگیـ کـجـاستـ ؟


جــایــیـ کـهـ


نـهـ حـــقـ خــواسـتنــ داریــ


نـهـ تــوانــایـیــ فـــرامــوشـ کـــردنــ
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: سه شنبه 20 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

دلم خوشه ...

 

اینجا صدای ِ پـا زیاد می شنوم ...،

امّا هیچکدام تو نیستی ...

" دلم " ... ،

خوش کرده خودش را به این فکر ،

که شاید " پابرهنه " بیایی
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: سه شنبه 20 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

....

تنـــــــــها بودن قدرت می خواهد ....

و این قـــــــــدرت را کسی به من داد ،

که روزی می گفت: تنهایت نمی گذارم ...
!!!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: سه شنبه 20 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

دیگه نمیتونم ...

 

فردا را نمی خواهم ؛

امروز هم زیاد بود ....

توان اینهمه "بی تویی" را ندارم ...
!!!

 

نويسنده: ساغر تاريخ: سه شنبه 20 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خیال کردی ...

 

خیال کردی رفتی و خلاص ؟

پریدی و خلاص ؟

نه !

تا ابد دهانت از شعرهای عاشقانه من سرویس است
... !
نويسنده: ساغر تاريخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

او رفت ...

 

" او رفـتـــ ...


و مــنـــ عـاشـقـانــہ هـاے


بـے مخـاطبـمـ را بـہ حـراجــ


گـذاشـتـــہ امــ ...


نويسنده: ساغر تاريخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

چی میشه مگه ؟!

 

عزیزم
دیگر دوره ی تعصبِ خشک و غیرتِ پوچ گذشته است !
بگذار نگاهت کنند
چه می شود مگر ؟ !
از این همه مرد بالاخره یکی پیدا می شود که انصاف داشته باشد و بگوید
:

" خوش به حالِ صاحبِ دلت . . . ! "

 

نويسنده: ساغر تاريخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خدایا ...

 

خدایا ....
بت بود ؛ بت شکن فرستادی ....
من پر از بغضم ! بغض شکن هم داری
... !!!؟؟؟

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

فقط برگرد ...

 

هنوز دست هایم
در دست های تو بود
که باران بارید ...

تو رفتی چتر بیاوری
و من هنوز که هنوز است
روی این نیمکت
منتظرم ...

که یا باران بند بیاید
یا تو با چتر
یا تو بی چتر
فقط
برگردی
...

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

یاد بگیر ...

 

يــــاد بِگيــر !

اگـــه کســـي بِهـــت گفـــت دوسِـتـــــــ دارَم

لـُــزومـــا بـه ايــن مَعنــي نيستـــ کــه کَــس ديگـــه اي را دوسـتـــ نـَــدارد
...

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

فریاد بزن ...

 

هیچ چیز جر مهربانی واژه هایت
میان لهجه ی مبهم صدایت
نیازهای زنانه ام را قلقلک نخواهد داد .
فریاد بزن مردِ من ،
اینبار تو سر بده آواز دوستت دارم را
از لابلای غرور لبهایت ...

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

باید رفت ...
 
و باید رفت ...

 همه چیز به پایان رسید !

آری وقت رفتن است ...

وقت سفر کردن و دل کندن ...

وقت جدایی ...

پای رفتن نیست ...

اما باید رفت ...

رفت و مقصد را جست !

نمی دانم به کدامین سو می روم ...

اما می روم ...

باید ادامه داد ...

هنوز مانده ...

مسیر طولانی و مقصد دور ...

هم شادم و هم غمگین !!!

شادم از پایان و غمگینم از پایان !!!

کوله بارم را بسته ام ...

آماده ی سفر ...

اما دل کندن دشوار است از عزیزان !!!

رسم روزگار این است ...

جدایی از کسانی که دوستشان داری !!!

سخت است اما چاره ای نیست !

دلم برای همه تنگ می شود ...

رفتن اجباریست ...

ماندن بعید ...

تنها باید رفت و سفر کرد !!!

تنها باید ادامه داد !!!

آری می روم ...

خدا نگهدار ...

 

 

 

نويسنده: ساغر تاريخ: دو شنبه 12 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ حرفهایی هست که بدجور دل میشکند بدجور دل می سوزاند بدجور خراب میکند حرفهایی از نزدیکترین کسانت از عزیزترین کسانت گاهی دلت میخواهد نزدیک ترین آنقدر عزیز نبود یا اگر بود کمی بیشـــتر حواسش به تاثیر حرفهایش بود ...! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ در آغوشـم کـ ِ مۓ گیــرۓ آنقــَــَدر آرام مۓ شوم کـ ِ فـَـراموش مۓ کنم بـایـ ـد نفس بکشم ... ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ دلگیر نشو از آدما نیش زدن طبیعتشان است سالهاست که به هوای بارونی میگن خراب..... ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ نــه از تنهــایی می ترسم ؛ نه از تنهــا مـــاندن .... ترسـم از تنهـــا بــــودن در كنـــار ـ دیگـریست ... !!! ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to abortive-romance.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com